سناریو
سناریو
#سناریو
#درخواستی
#فیلیکس
وقتی عضو نهمی و...
( پاک شده بود باز میزارم )
ویو ا.ت
کن امروز رو با چان و هان گیر کرده بودم و هی ازم تست صدا میگرفتن . از وقتی وارد گروه شدم خیلی عجیبن… چون من قدرت صدای بالایی داره هر روز مثل موش آزمایشگاهی ازم تستای متفاوت میگیرن و میرن رو مخم… حتی چون سرعت بالا تری توی دنس دارم هی ازم کار میکشن
بعد از کلی اینور و اونور شدن نشستم رو تختم .
-بدنم دردههههههههههههه
-اهههه الان فقط یه وان گرم میچسبه و یه خواب نیم ساعته توی اوننننن
بلند شدمو وارد حموم خوابگاه شدم ( فقط یه حموم بزرگ دارن😑 ) و لباسامو در آوردم و آب گرم رو باز کردم تا وان پر بشه .
تا آب پر بشه ۳ دقیقه زمان داشتم پس حولم رو باز پوشیدم و رفتم توی حال تا خوراکی بیارم ( والا این کاریه که من میکنم شماها رو نمیدونم🤷🏻 )
چان : هوی اونا برا چیتنننننن ؟؟؟
- میخوام باخودم ببرم حموم بخورم
چانگبین : ببینم باز تک خوری ؟؟؟
سونگمین : اونا خوراکیای من نیستنننننننننننننننن
-نچ
سونگمین : نمیشه منم تو حموم راه بدی از اون خوراکیا بخورم ؟؟
- نهههههه
همه زدن زیر خنده*
مینهو : ا.ت خدایی خیلی بهت حسودیم میشه
- دلیل ؟
مینهو : تو همیشه برا خودت خوراکی برمیداری یا گوشیتو مبری تو حموم و فیلم میبینی و خوراکی میخوری تازه بعد آروم شدن یک ساعتم تو آب میخوابی
- خب ؟؟
مینهو : حساب نیستتتتتتت منن از این کارا موخامممم
- خب شماهم همین کارو کنید
مینهو : آخه منو هان چون باهم میریم وقت این چیزا رو نداریم… ( بسم الله 📿📿📿📿📿 )
- به من چه
فلیکس : ا.ت
- بله ؟؟
فلیکس : سرم درد میکنهههههه تورو خدا برام قرص بیاررررر
-اها الان
- ( براش قرص رو بردی )
فلیکس : مرسیییی
- ( رفتی حموم )
یک ساعت و نیمی از وقتی که رفتی حموم گذشته بود و همه اعضا رفته بودن بیرون جشن بگیرن…اما لیکسی حالش خوب نبود و مونده بود خونه.
از حموم اومدی بیرون و رفتی توی اتاقت تا یه لباس بپوشی حولتو در آوردیو دنبال یه لباس خوب بودی که…
فلیکس : +
+ا.ت ( بدون در زدن وارد اتاق شد )
-جیغ
مچ دستتو گرفت و چسبوندت به دیوار
-لی یونگبوک داری چه گوهی میخوریییییی
+منو الان چی باید صدا بزنی ؟؟
-لطفا ولم کن ( گریه )
+هه اشتباه خودت بود که قرص تحریک کننده داد
-چییییییی نه نه نه نههههه
+اعهههه دیگه نمیتونم رو خودم کنترلی داشته باشمممم
شروع کرد به مار زدن رو گردنت
+بهت نشون میدم...
پرتت کرد رو تخت و روت خیمه زد
+صدای ناله نمیشنوم ؟؟
-اعههه لطفا ولم کنننن ( گریه )
+نچ....
ادامه…
شرایط میخوام بزارمممم😑
۱۰ لایک و ۱۵ کامنت ( یه زمانی ۳ برابر اینا شرط میزاشتم... اما دیگه پیر شدم )
#سناریو
#درخواستی
#فیلیکس
وقتی عضو نهمی و...
( پاک شده بود باز میزارم )
ویو ا.ت
کن امروز رو با چان و هان گیر کرده بودم و هی ازم تست صدا میگرفتن . از وقتی وارد گروه شدم خیلی عجیبن… چون من قدرت صدای بالایی داره هر روز مثل موش آزمایشگاهی ازم تستای متفاوت میگیرن و میرن رو مخم… حتی چون سرعت بالا تری توی دنس دارم هی ازم کار میکشن
بعد از کلی اینور و اونور شدن نشستم رو تختم .
-بدنم دردههههههههههههه
-اهههه الان فقط یه وان گرم میچسبه و یه خواب نیم ساعته توی اوننننن
بلند شدمو وارد حموم خوابگاه شدم ( فقط یه حموم بزرگ دارن😑 ) و لباسامو در آوردم و آب گرم رو باز کردم تا وان پر بشه .
تا آب پر بشه ۳ دقیقه زمان داشتم پس حولم رو باز پوشیدم و رفتم توی حال تا خوراکی بیارم ( والا این کاریه که من میکنم شماها رو نمیدونم🤷🏻 )
چان : هوی اونا برا چیتنننننن ؟؟؟
- میخوام باخودم ببرم حموم بخورم
چانگبین : ببینم باز تک خوری ؟؟؟
سونگمین : اونا خوراکیای من نیستنننننننننننننننن
-نچ
سونگمین : نمیشه منم تو حموم راه بدی از اون خوراکیا بخورم ؟؟
- نهههههه
همه زدن زیر خنده*
مینهو : ا.ت خدایی خیلی بهت حسودیم میشه
- دلیل ؟
مینهو : تو همیشه برا خودت خوراکی برمیداری یا گوشیتو مبری تو حموم و فیلم میبینی و خوراکی میخوری تازه بعد آروم شدن یک ساعتم تو آب میخوابی
- خب ؟؟
مینهو : حساب نیستتتتتتت منن از این کارا موخامممم
- خب شماهم همین کارو کنید
مینهو : آخه منو هان چون باهم میریم وقت این چیزا رو نداریم… ( بسم الله 📿📿📿📿📿 )
- به من چه
فلیکس : ا.ت
- بله ؟؟
فلیکس : سرم درد میکنهههههه تورو خدا برام قرص بیاررررر
-اها الان
- ( براش قرص رو بردی )
فلیکس : مرسیییی
- ( رفتی حموم )
یک ساعت و نیمی از وقتی که رفتی حموم گذشته بود و همه اعضا رفته بودن بیرون جشن بگیرن…اما لیکسی حالش خوب نبود و مونده بود خونه.
از حموم اومدی بیرون و رفتی توی اتاقت تا یه لباس بپوشی حولتو در آوردیو دنبال یه لباس خوب بودی که…
فلیکس : +
+ا.ت ( بدون در زدن وارد اتاق شد )
-جیغ
مچ دستتو گرفت و چسبوندت به دیوار
-لی یونگبوک داری چه گوهی میخوریییییی
+منو الان چی باید صدا بزنی ؟؟
-لطفا ولم کن ( گریه )
+هه اشتباه خودت بود که قرص تحریک کننده داد
-چییییییی نه نه نه نههههه
+اعهههه دیگه نمیتونم رو خودم کنترلی داشته باشمممم
شروع کرد به مار زدن رو گردنت
+بهت نشون میدم...
پرتت کرد رو تخت و روت خیمه زد
+صدای ناله نمیشنوم ؟؟
-اعههه لطفا ولم کنننن ( گریه )
+نچ....
ادامه…
شرایط میخوام بزارمممم😑
۱۰ لایک و ۱۵ کامنت ( یه زمانی ۳ برابر اینا شرط میزاشتم... اما دیگه پیر شدم )
- ۹۷۵
- ۲۵ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط